وفاداری در زندگی مشترک یعنی چه؟

به این کلمات بیندیشید، همه این کلمات به معنای وفاداری اشاره دارند:

• اعتماد
• اطمینان
• آسودگی خاطر
• اعتقاد
• تعهد
• صداقت
• یقین
• ثبات
• راحتی

حالا این کلمات را در متن زندگی مشترک به کار ببرید:

• به یکدیگر اعتماد کنید.
• به یکدیگر اطمینان داشته باشید.
• از شخصیت و قابلیت اعتماد یکدیگر آسوده‌خاطر باشید.
• به توانتان در اعتماد داشتن به یکدیگر اعتقاد داشته باشید.
• از تعهد یکدیگر مطمئن باشید.
• با یکدیگر صادق باشید.
• به یکدیگر یقین داشته باشید.
• نسبت به یکدیگر باثبات باشید.
• با یکدیگر راحت باشید.

این‌ها یعنی همسر وفادار که بتوان به او اعتماد و تکیه کرد، او را باور داشت و با او آسوده بود.

معمولاً درک ما از وفاداری در زندگی مشترک سطحی است و فقط در قلمروی جسمی آن را در نظر می‌گیریم. در حالی که در بسیاری از موارد همسران از نظر جسمی به هم وفادارند اما از نظر احساسی چنین نیستند.

بدن آن‌ها وفادار است؛ اما دلشان نیست. آن‌ها نمی‌توانند مفاهیمی را که در بالا فهرست شد، در زندگی مشترک تجربه کنند. اعتماد، اطمینان و امنیت اندکی بین آن دو وجود دارد. به خصوص بیشتر مردم گمان می‌کنند که اگر فقط با همسرشان ارتباط جسمی داشته باشد، فردی وفادارند.

معمولاً درک ما از وفاداری در زندگی مشترک سطحی است.

اما وفاداری به این معناست که در همه زمینه‌ها مورد اعتماد باشیم؛ و نه فقط در موارد جنسی و جسمی که در امور احساسی و دلی هم‌چنین باشیم.

وفاداری به همسر به این معناست که شما قابل اعتماد هستید تا آنچه را همسرتان به شما واگذار کرده است، به انجام برسانید. به این معناست که همسرتان می‌تواند مطمئن باشد به آنچه قول داده‌اید، عمل می‌کنید.

می‌تواند این معنی را داشته باشد که مطابق با درآمد خانواده خرج کنید و همان موقع به خانه بیایید که می‌گویید. شاید به این معنی باشد که بدون ترس از تلافی یا سرزنش، شریک او باشید.

یکی دیگر از مفاهیم وفاداری این است که آن‌قدر به شخصی اطمینان داشته باشید که دیگر مجبور نباشید حواستان را جمع کنید، بلکه بتوانید بی‌هیچ نگرانی راحت و آسوده‌خاطر باشید.

می‌توانید اعتماد داشته باشید که هر قولی داده، به انجام می‌رسد. به موقع به مهدکودک می‌رود تا بچه‌ها را بیاورد. به موقع شیر از مغازه خریداری می‌شود؛ صورتحساب پرداخت می‌شود، قرار ملاقات گذاشته می‌شود.

می‌توانید اعتماد داشته باشید که هر آنچه لازم است، انجام می‌شود و شما می‌توانید آسوده‌خاطر باشید. این تصویر زیبایی از وفاداری است.

البته وفاداری به این معنی نیز هست که از کسی که دوستش دارید، روی برنمی‌گردانید. خیانت احساسی یعنی اینکه بخش‌هایی از خودتان را آگاهانه از زندگی مشترکتان دور نگه دارید؛ نه اینکه نباید روابط عاطفی عمیق، مؤثر و پرمهر با افراد دیگر داشته باشید.

ما عمیقاً به قدرت حفظ حمایت و همراهی دوستان معتقدیم. حتی گاهی با کمک دیگران می‌توانید سرپا بایستید و به همسرتان نزدیک‌تر شوید.

دوست، مشاور یا گروه پشتیبانی می‌توانند به شما کمک کنند تا احساس امنیت بیشتری کنید و یاد بگیرید بیشتر اعتماد کنید و این بهبود در زندگی مشترکتان هم مؤثر خواهد بود.

حرف ما این است که از امکانات زندگی، خواه ارتباط با دوستان یا هر چیز دیگری، برای دوری از همسرتان استفاده نکنید. علاقه شدید به کار بخشی از وجود شما را از همسرتان دور نگه می‌دارد.

سرگرمی می‌تواند وقت و انرژی بیشتری از آنچه صرف زندگی مشترکتان می‌کنید، به خود اختصاص دهد. اعتیاد می‌تواند مهم‌تر از شخصی شود که با او پیوند بسته‌اید.

موضوعات «بی‌وفایی» فراوان هستند. بعضی در رابطه با اشخاص هستند و بعضی نه؛ اما در نهایت همه آن‌ها میان شما و همسرتان فاصله می‌اندازند و بخشی از وجود شما از رابطه اجتناب می‌کند.

اشارۀ ما به آن شرایطی نیست که نمی‌توانید برخی از بخش‌های وجودتان را در زندگی مشترک نشان دهید یا اگر همه چیز را آشکار کنید، شاید به خطر بیفتید.

ما درباره سازوکاری حرف می‌زنیم که آگاهانه خودتان را به دو نفر تقسیم می‌کنید؛ دو نفری که یکی از آن‌ها با زندگی مشترک در ارتباط نیست.

معمولاً این وضعیت در خانه‌ای پیش می‌آید که اختلافی وجود دارد یا باید رشدی صورت پذیرد؛ اما فرد حاضر به روبه‌رو شدن با این نیاز نیست. او برای دوری جستن از اختلاف و همسرش، رابطه‌ای را در خارج از خانه ایجاد می‌کند.

خیلی وقت‌ها همسری، بی‌وفایی خود را از طریق احساس ناامنی طرف مقابل توجیه می‌کند: «خوب اگر او این همه از من عیب و ایراد نمی‌گرفت، مجبور نمی‌شدم برای عشق و محبت به فرد دیگری رو بیاورم» یا «اگر او نیازهای مرا برآورده می‌کرد، این اتفاق نمی‌افتاد.»

این اصلاً حقیقت ندارد. خیانت‌کار یک نفر است نه حاصل کار دو نفر. مگر وقتی خدا را درست نمی‌پرستیم، او به ما خیانت می‌کند؟ نسبت به افراد بی‌ایمان وفادار است. او در هر شرایطی وفادار است.

زندگی مشترک هم به همین ویژگی نیاز دارد. اجازه ندهید کوتاهی همسرتان در دوست داشتن شما، بهانه‌ای برای بی‌وفایی شما

 باشد.

اجازه ندهید کوتاهی همسرتان در دوست داشتن شما، بهانه‌ای برای بی‌وفایی شما باشد

خلاصه به یکدیگر قول بدهید که اجازه نمی‌دهید فاصله‌ای میان شما بیفتد، قابل اعتماد خواهید بود، قابل اتکا خواهید بود، از نظر جسمی و احساسی وفادار خواهید بود. (بی‌وفایی در زندگی مشترک بسیار مخرب است. اگر در آستانه چنین کاری هستید، بدانید که افراد زیادی را آزار خواهید داد و لازم است خود را نجات دهید. می‌توانید با دوست قابل اعتمادی حرف بزنید تا عقل را به سرتان برگرداند.)

اگر دوست دارید بعضی از کارها و سرگرمی‌هایتان را با شخصی به غیر از همسرتان انجام دهید یا بعضی از حرف‌هایتان را با دیگری بزنید، باید ببینید علت چیست.

شاید کارتان درست باشد. همسرتان نمی‌تواند با همه ابعاد شخصیتی شما ارتباط برقرار کند. علائق و جنبه‌های گوناگون شخصیتی مانع از این می‌شوند که زن و شوهر کاملاً با یکدیگر یکی شوند.

یک نفر نمی‌تواند همه نیازهایتان را در زندگی برآورده سازد. دوستانتان می‌توانند با ابعادی از وجود شما بهتر ارتباط برقرار کنند تا همسرتان، اشکالی ندارد.

برای نمونه شاید از اسکی کردن خوشتان بیاید؛ اما همسرتان علاقه‌ای به این ورزش نداشته باشد. دوستانی پیدا کنید تا با هم اسکی کنید و همسرتان هم بتواند وقت آزادی داشته باشد تا کار مورد علاقه خودش را دنبال کند. دوستان می‌توانند زندگی‌تان را پربارتر کنند.

اما این درست نیست که علاقه‌ای پنهانی داشته باشید که مانع از وفاداری شما به تعهدتان شود. ریا دل شما را از زندگی مشترکتان بیرون می‌آورد و به جای دیگری می‌برد. این بی‌وفایی هم در عشق و هم در عمل است.

خداوند می‌فرماید:

«تا آخر وفادار باقی بمانید.»

کتاب زندگی مشترک و حدومرزهایش؛ نوشته دکتر هنری کلاود و دکتر جان تاون‌سند، ترجمه فرناز فرود